به نام خداي مهربون
سلام به صباي عزيزم
طاعات و عباداتت قبول باشه
چطور من تا حالا نديده بودم اين خاطرات رو ؟؟؟؟؟؟؟ عجججججججب
صبااااااااا !!!!! ميگم تو مطمئني که ما گفتيم اين افتخار بزرگيه برا تبيان که قراره شما عضوش بشيد ؟؟؟ عجبببببببب......من نگفتما .يادم نميادااااااااا ......هوم !!!! البته افتخار که بود
بعد ديگه اينکه تو چطور از اول تا آخر کارت هاي ما رو نديدي ؟ من گفتم شايد تو شناختيمون ديگه .... ولي نگاهت خيلي تابلو بودا . از همون نگاه هات فهميدم که از بچه هاي انجمني .بيا يه دوره کلاس نگاه کردن برات بزارم ...!!!!
بعد ديگه اينکه اون روز خيلي خوشحالمون کردي که اومديا .ولي ديگه که نيومدي بعدش !!!! اون روز هم که زود رفتي .....
حالا ايشالا مياي تو فعاليت هاي حقيقي که بيشتر از وجود ماهت بهره ببريم .....
ديگه اينکه دوستت دارم هزار تا
التماس دعااااا
يا علي
هوالحكيم
سلام
طاعات و عباداتتون قبول انشالله ...اميدوارم كه اين شب آخري ه ما رو هم از دعا خيرتون بي نصيب نزاريددد و ما رو حسابي دعا كنيييد ...خاطراتتون جالب بووود ...ما كه وقت نكرديم بنويسيييم ...ههههه ...حالا شما نوشتيد يه سرياش برامون تجديد خاطره شد ...ممنون
انشالله موفق و مويد باشيد
يا علي مددي
با سلام خوب شما كه تشريف آوردين نمايشگاه چه اسراري بود كه ناشناس باشين براي ما افتخار بود با قديمي هاي تبيان آشنا بشيم
اميدوارم موفق و سربلند باشين و هميشه كشف بشين
چه جالب بود اين داستان ادامه دار.
مثه اين سريالاي ماه رمضون شده بودا.
موفق باشيد
سلام...
نه سيکو ميتواند نه سيتي زنيه چيزي گم شده است انگارتا اين تيک به داد تاک برسد...
با چند شعر كوتاه بروزم و چشم براه